ملاک و معیار برای فردی که  می خواهی در کنار او زندگی کنی بسیار مهم است و خیلی عالی است که پیش از انتخاب همسر به این موضوع خوب فکر کرده باشیم تا درگیر احساسات زودگذر برای خودمان معیار  نتراشیم. برای این پله بهتر است :

1. معیارها را جزئی تر کنیم.

مثلا پسر ها دوست دارند همسر شان با حجاب باشد و اینکه در روابط حساب شده عمل کند. در طول آشنایی این فاکتورها را هم از او پرسیده ولی وقتی با هم زیر یک سقف می روند تازه  متوجه می شود برداشت او با همسرش در  خصوص این سوالها چقدر با هم فاصله دارد حجاب او از توری به سر بودن در زمان عروسی خودش را نشان داد توری برای او نماد  حجاب بود . در خصوص روابط حساب شده هم با هم گرم می گرفت و برایش غریبه و آشنا تفاوت چندانی نداشت .

 

2. معیارهای واقعی

گاهی در انتخاب شاخص ها دچار  افراط و تفریط می شویم برای مثال انتظار حالتهای عرفانی و معنوی فراتر از حد یک انسانی مناسب با سن شما, البته معیارهای معنوی بسیار هم خوب و عالی هستند اما نباید فراموش کرد  فردی که همسفر شما در راه زندگی می شود اختلاف سنی زیادی با شما ندارد.

 یا انتظارات مادی زیاد مانند ماشین آن چنانی , داشتن خانه در نقاط مشخصی در شهر و ..

یا پسران دوست دارند که دختر که انتخاب می کنند پدری پول دار داشته باشد تعداد اعضای خانواده کم باشد و..

در واقع معیارهای بسیار ایده ال است و دور از ذهن.

در انتهاب معیارهایمان باید به واقعیت خودمان توجه کنیم  مثلا کسی که زیبایی چندانی ندارد انتظار فرد بسیار زیبا نباشد.

 

3. درجه بندی معیارها متناسب با انتخاب خویش

فاکتورهای خود را درجه بندی کنیم.

حتما خودتان متوجه شده اید که بعضی از فاکتور بسیار مهم هستند و برخی نه چنان بعنی قابل گذشت و ارفاق هستند .

پس برای فاکتور های مهم جای گذشت نیست ولی برای فاکتور های درجه دو میتوان اگر فاکتورهای درجه اول که انتظار داریم هست می توان اگر از فاکتورهای درجه  دو گذشت کرد یا اینکه در میدان مقایسه دو نفر که هر  دو فاکتور های درجه اول را دارند ولی فاکتورهای درجه دوم را یکی بیش از دیگر دارد اینجا می تواند کمک کننده باشد.

چرا باید درجه بندی کنیم؟

برای سامان دادن معیارهایمان بهتر از  است این کار را انجام  دهیم.

 

4.حذف معیارهای متناسب با روحیّه های اشتباه , تا حدّ ممکن

 گاهی برای خودمان معیارهایی را در نظر می گیریم که صحیح نیست مثل دیدار  خانواده آن هم همه روزه و یا تعصب برای خرید چندین لباس برای مجالس در صورتی که این معیار ها اشتباه است اگر می تواند اصلاح کند و اگر نتوانست باید بیان کند تا فرد مقابل به توان خود نگاه کند.

پس باید آنچه هستید باید بگویید نه آنچه می خواهید باشید

 

5.توجه به هر معیاری به اندازه ارزشش

نباید در معیارهایمان بیش از اندازه روی بعضی تکیه کنیم مثل زیبایی فردی که شریک زندگی مان است و باید بدانیم درست است که زیبایی مهم است ولی داشتن معیارهای فراتر از حد معقول درست نیست  یا داشتن پدر پول دار  بعضی گمان می کنند رضایت و خوشبختی با شغل و زیبایی آرمانی به دست می آید .

در صورتی که ضرب المثلی هست که می گوید به زیبایی ات نناز که به تبی بند است و به ثروتت نناز که به شبی بند است.